- See more at: http://blogtimenow.com/blogging/automatically-redirect-blogger-blog-another-blog-website/#sthash.auAia7LE.dpuf گاهك: اين دنياي لعنتي

شنبه، فروردین ۲۱، ۱۳۸۹

اين دنياي لعنتي

بحث بر سر خوبي يا بدي گودر (google reader) نيست. بحث اين‌جاست كه اعتياد به گودر آدمي را به شكل وحشتناكي به سطحي‌خواني و پراكنده‌خواني عادت مي‌دهد و يا بهتر است بگويم وامي‌دارد. گاهي وقتي برمي‌گردم و نگاهي به به‌اشتراك‌گذاشته‌هاي خودم مي‌اندازم٬ از اين‌كه هيچ مسير مشخص و محسوسي در آن وجود ندارد و اصولا بر سبيل "از هر چمن گلي" است شرمم مي‌آيد. تازه اين به اشتراك گذاشته‌هاي من است. بگذريم از آن چيزهايي كه ديگران به اشتراك مي‌گذراند و ما را به دنبال خود مي‌كشانند.

گودر آدم را هميشه به روز نگاه مي‌دارد٬ درست. دوستان خوبي برايت دست و پا مي‌كند كه هر كدام حرف‌هاي شنيدني زيادي براي گفتن دارند٬ اين هم درست. اما در ذهنم حكايت همان اقيانوس به عمق يك وجب را دارد. حرف‌هاي شنيدني و خواندني كه تمامي ندارد از اين‌جا و آن‌جا. پس تكليف چيست؟ گسترده شو٬ بدون عمق. بخوان٬ بدون جهت. پيگير باش٬ چه چيزي را؟ خدا مي‌داند.

براي من كه مدت‌هاست يافتن زماني براي مطالعة روزانه –به معناي دست گرفتن كتابي و لم دادن در تخت و خواندن- در دنياي كامپيوتر و اينترنت و فيس‌بوك و وبلاگ و هزار درد و بلاي ديگر به مشكلي حل‌ناشدني بدل شده است٬ گودر دردي را دوا نخواهد كرد. بر آن خواهد افزود.

همة اين‌ها را كه گفتم؛ نه گودرم را تعطيل مي‌كنم و نه هيچ چيز ديگر را تغيير مي‌دهم. قرار نيست چيزي عوض شود. گلايه‌اي بود از دنيايي كه هر روز چيز جديدي رو مي‌كند تا تو را دورتر كند از خودت. از اين‌كه در تختت لم بدهي٬ كتابي را باز كني و شادي يك آغاز زير پوستت بدود.

۴ نظر:

  1. اویس جان. ما هم داریم به نوشته های تو معتاد میشیم. خوب مینویسی. موفق باشی.

    پاسخحذف
  2. گلایه ای نیست از بازکردن روزانه گاهک!!
    بازش می کنم و از خوندن اون چیزایی که تو ذهن دوستمه احساس خوبی بهم دست می ده!!
    علاوه بر نوشته های قشنگش انگاری که چند دقیقه ای رو با اون گذروندم!!
    (باز نگو کامنت نمی زارم!!)

    پاسخحذف