پدرم زنگ زده است بهم و بي سلام و عليك ميگويد: حالا تو امسالِميچكا* براي من بنفشهشناس شدهاي؟
شستم خبردار شد قضيه از كجا آب ميخورد. يادداشت آخرم را خوانده است. ميگويم: سلام.
ميگويد: آن موقعي كه ونوشهها** را پشت وانت كوت ميكردند و همه جاي شهر ميكاشتند و عطرش همه جا را پر ميكرد، تو كجا بودي؟
ميگويم: شما خوب هستي؟ مامان خوب است؟
ميگويد: اين بنفشههاي ريش و سبيلدار وارداتي هستند. 20-30 سالي بيشتر نيست كه پايشان به اينجا باز شده است. ونوشهي اصيل همان بدون ريش و سبيلش است كه هنوز هم گاهي ميبيني گوشهكنار شهر براي خودش سبز ميشود. ضمن اين كه اين جديديها بويي هم ندارند. بي خاصيت هستند. ونوشهي زمان ما عطر ملايمي هم داشت.
ميگويم: بله٬ بله.
ميگويد: بردار اين شعر شفيعي كدكني را هم در وبلاگت بگذار كه ديگر هيچكس اين اشتباه تو را نكند.
ميگويم: كدام شعر؟
ميخواند برايم:
اسفند و فرودین، لبهي جویبارها
تا روزگارِ کودکیِ من
پر بود از بنفشهي وحشی
با رنگ بیقرار کبودش
وان خامشی طنین سرودش
یادآور ترنم حافظ
در برگبرگ معجزهي او کتاب او
وان تاب موی شاهد عهد شباب او
این روزها بهار و بنفشه
معنای دیگری به من آرد
وز لون دیگریست
زرد و سفید و صورتی و گاه قهوهای
با چهرهای به گونهي مردم
با چشم و با دهان و تبسّم
شاید که دلپذیر و قشنگ است
کز دوده و تبار فرنگ است
شاید کمی اَجَق وَجَق، از دور
در دیدگان اهل نشابور!
یعنی چو نیک مینگرم من
آن جلوه و جمال ندارد
وان بوی و حسن و حال ندارد
یاد آن بهینبنفشهي ایرانی کبود
حسن فرنگ آمد و آن رنگ را ربود
تا چند سال دیگر
(دردا و حسرتا!)
کس را به یاد نیست که خود بود یا نبود!
ميگويم: اِ... نشنيده بودمش.
ميگويد: خوبي خودت؟ سلامتي؟ اوضاع و احوالت رو به راه است؟
ميگويم: خوبم. همه چيز هم رو به راه است. شما و مامان خوبيد؟
ميگويد: خوبيم. مواظب خودت باش. در پناه خدا باشي.
و قطع ميكند.
* امسالِميچكا در مازندراني يعني گنجشك امساله. كنايه از كسي كه تازه وارد يا كم سن و سال است. ضربالمثلي را هم به كار ميگيرند كه "امسالِميچكا خوانه پارسالِميچكا رِ درس هده." يعني بچهگنجشك را ببين كه ميخواهد به گنجشك بزرگتر درس ياد بدهد.
** ونوشه٬ تلفظ مازندراني همان بنفشه است. نام نشر ونوشه (كتابهاي كودك نشر چشمه) هم از همينجا ميآيد كه البته نشان از بابلي بودن آقاي كيائيان٬ مدير اين انتشارات دارد.
هزاران احسنت و لایک ما امسالِ میچکاها! به پدر بزرگوار شما.:)
پاسخحذفhttp://photoblog.darvish.info/archives/962
پاسخحذفبه این بنفشه نگاه کنید که چگونه از دل سنگ در خانه دیده بان عزیز طبیعت بختیاری، به آفتاب سلام میدهد تا چشم بینندگانش را به نوشخندش مهمان کند ..
سلام
پاسخحذفسلام به ابوی برسونید
اینجوری پس ونوشه های ایران اومدن اونجا
شعری استاد شفیعی هم بسیار زیبا بود
خار امسال میچکا باوته چیز دیگه نوته :دی