- See more at: http://blogtimenow.com/blogging/automatically-redirect-blogger-blog-another-blog-website/#sthash.auAia7LE.dpuf گاهك: Friends

پنجشنبه، شهریور ۱۸، ۱۳۸۹

Friends

اين‌طور نيست كه سريال Friends صرفن چيزي براي ديدن و خنديدن و تمام شدن باشد. دست‌كم براي من كه اين‌گونه نبوده است.

من ديدن اين مجموعه‌ي آمريكايي را در ماه‌هاي اوليه‌اي كه در خارج از ايران مستقر شدم٬ با هدف بهبود زبان انگليسي‌ام شروع كردم و هم او بود كه در كنار ياد دادن زبان٬ لحظات خوش و خنده‌آوري را برايم فراهم آورد و هم او بود كه به زيباترين شكلي روابط انساني و اخلاقي را –براي اولين بار نه به عنوان يك درس٬ كه به عنوان يك واقعيت ملموس- پيش چشمانم گرفت. گفتم كه من آن موقع چند ماهي مي‌شد كه زندگي‌ام را خارج از ايران شروع كرده بودم؛ اما تنها پس از ديدن اين سريال بود كه توانستم آرام آرام روابط خودم را با آدم‌هاي اطرافم به شيوه‌ي درستي شكل داده و دايره‌ي دوستانم را گسترش دهم. حد و مرز شوخي‌هايآن‌طرفي را بشناسم و از نقاط ناخوشايند دوري كنم.

Friends دست شما را مي‌گيرد و ذره ذره شما را با وقايع٬ افراد و روابطي آشنا مي‌كند كه آشنايي در شرايط عادي و براي يك آدم خارجي٬ جز در گذر زماني طولاني و پس از طي آزمون و خطاهاي بسيار امكان‌پذير نيست. روابطي كه در اين سريال تصوير شده است٬ اگرچه خود آمريكايي‌ها آن را كمي اغراق‌گونه و دور از زندگي واقعي آمريكايي مي‌دانند٬ اما براي كسي كه مي‌خواهد در يك تور كوتاه و فشرده‌ي آشنايي با شيوه‌ي زندگي آمريكايي شركت كند و در پايان گيج‌گيجي نخورد٬ عالي است؛ بي‌نظير است.

در همين مجموعه است كه شما مي‌بينيد اين 6 دختر و پسر تا چه اندازه براي دوستي‌اي كه ميان‌شان شكل گرفته است٬ اهميت قايل هستند و با وجود تمام اختلاف‌هاي فكري و رفتاري‌اي كه با هم دارند چگونه با چنگ و دندان از دوستي‌شان محافظت مي‌كنند؛ تو گويي در دنيا چيزي مهم‌تر از حفظ اين دوستي برايشان وجود ندارد. در همين سريال است كه مي‌بينيم دوستان مي‌توانند تا چه اندازه به يكديگر نزديك باشند٬ اما حريم‌هاي خصوصي يكديگر را محترم بشمارند. در اوج صميميت باشند٬ اما تا زماني كه درخواستي ازشان نشده است ديگري را نقد نكنند و عيوب كارش را به رخش نكشند و نصيحت‌هاي صدمن‌يك‌غاز تحويلش ندهند. به عالي‌ترين شكلي همديگر را دوست داشته باشند و شب و روز با هم باشند٬ اما با هم نخوابند. با هم بخوابند٬ اما اين را در دوستي‌شان دخالت ندهند. از هم جدا شوند٬ اما دوستي‌شان تحت تأثير آن قرار نگيرد. دو نفر از دوست‌ها با هم دعوا كنند٬ اما اين هيچ اثري بر روي مجموعه‌ي دوستي نگذارد. از شادي هم به واقع خوشحال شوند و در اندوه به حقيقت شريك هم باشند. و اين‌طور مي‌شود كه يك‌زمان ناخودآگاه به خود مي‌آييد و مي‌بينيد كه شما هم جزئي از اين 6 نفر شده‌ايد. با آن‌ها مي‌خنديد٬ اندوهگين و نگران مي‌شويد٬ بغض مي‌كنيد و از همه مهم‌تر٬ هيچ زمان به خود اجازه نمي‌دهيد هيچ كدام از آن‌ها‌ را نقد يا نصيحت كنيد.

يك‌بار در يكي از اين وبلاگ‌هاي مينيمال جمله‌اي خواندم با اين مضمون كه: "اگر Friends ديده‌ايد٬ با كسي ازدواج كنيد كه Friends ديده باشد." نمي‌خواهم اين جمله را به عنوان يك اصل قبول كنم. اما بي كمترين ترديدي تأييد مي‌كنم كه ديدار اين مجموعه٬ بيش از ده‌ها جلسه‌ي مشاوره و آمادگي قبل از ازدواج و اين حرف‌ها مي‌تواند دو طرف را به هم نزديك كند و سلايق آن‌ها را به هم بشناساند.

من ماه‌هاي متوالي هر شب يكي-دو قسمت از اين مجموعه را مي‌ديدم و اواسط نوامبر سال پيش بود كه به آخرين قسمتش رسيدم. به خوبي به ياد مي‌آورم كه آخرين دقايق سريال را گويي مي‌مكيدم. دقيقن همان ‌جايي كه قبل از ترك خانه –براي هميشه- جويي با تعجب پرسيد: "ديوار اين خانه هميشه رنگش ارغواني بوده است؟" و من از خنده ريسه رفتم٬ آن‌جا كه چندلر به دوقلوهايشان گفت: " اين‌جا٬ اين خانه‌ي اول شما بود. خانه‌اي شاد٬ پر از عشق و خنده..." و من بغض كردم٬ آنجا كه قرار شد براي آخرين بار بروند كافه‌اي با هم بخورند و چندلر پرسيد: "كجا؟" و باز من دلم را گرفتم و ريسه رفتم؛ همان جا بود كه سريال تمام شد و من مانند كسي كه عزيزي را از دست داده باشد٬ و جدا از غم و اندوه اين فقدان٬ نداند بايد بعد از اين چه‌كار بكند و چگونه زندگي‌اش را از سر بگيرد٬ كمي به دور و بر خودم نگاه كردم و همان كاري را كردم كه هر Friendsباز ديگري مي‌كند: سريال را از اول شروع كردم.

۶ نظر:

  1. كاش گفتار آدمها در زندگي واقعيشان نمود پيدا مي كرد آنوقت مسلما دنيا جاي بهتري براي زندگي ميشد...
    دو دوست براي ادامه دوستيشان نياز به چه چيزي دارند؟
    روزي در جواب سئوالم از دوستي كه مرا بيخبر ترك كرده بود شنيدم كه گفت ما بهم نميآئيم...
    مگر دوستي چيزي جز اشتراك احساسات با طرف مقابل است؟

    پاسخحذف
  2. يعني من حال كردم عكس اين شش نفر را تو پستت ديدم! :)))))

    پاسخحذف
  3. فقط باید همین کار رو کرد:سریال رو از اول شروع کرد!!

    پاسخحذف
  4. واقعا همینطوره اویس جان. خیلی عالی نوشته بودی. همه ی چیزهایی که در مورد فرندز دوست داشتم بگم رو گفتی. یه ویژه برنامه ای رو قسمت یکی مونده به آخر درست کرده بودن که توش جویی راجع به این ده سال گفت ایت هز بین ان اجوکیشن! در واقع برای ما بیننده هاش هم همینطور بوده. اجتماعی بودن، دوست داشتن و احترام گذاشتن به همدیگرو ما با این سریال لمس کردیم.
    مرسی از این نوشته ی یادبود. خیلی حال داد

    پاسخحذف
  5. استاد یه پیشنهاد،اگه دوس داری یه سریال پلیسی-مافیایی زیرپوستی بدون قهرمان بازیو و لوس بازیای هالیوودیو ادا اطوارای نخ نمای گاد فادری ببینی ، سریال The Wire رو ببین.
    6 سیزن هست .ولی آخرش که تموم میشه انقدر جاش توی زندگیت خالی میمونه که مرفینم نمیتونه آرومت کنه چه برسه به دوباره دیدنش.
    ولی فرندز هم دیگه مثلش نخواهد آمد تا ابد.

    پاسخحذف
  6. بسيار عالي.

    Friends يکي از بهترين سريال هايي هست که تاحالا ديدم. اين سريال هيچ وقت نبايد تموم مي شد.

    پاسخحذف