- See more at: http://blogtimenow.com/blogging/automatically-redirect-blogger-blog-another-blog-website/#sthash.auAia7LE.dpuf گاهك: اتهام ابلهانه٬ پاسخ خردمندانه

یکشنبه، آبان ۰۱، ۱۳۹۰

اتهام ابلهانه٬ پاسخ خردمندانه

اين يادداشت را در روزنامه‌ي اعتماد اين‌جا بخوانيد:


در اين‌كه اتهام تروري كه آمريكا عليه ايران علم كرده است٬ آن‌قدر ابلهانه و غيرواقعي است كه هيچ عقل سليمي آن را نمي‌پذيرد٬ ترديدي نيست. به واقع دروغ‌ها و بلوف‌هاي اين‌چنيني در بازي‌هاي سياسي سابقه‌ي طولاني دارد و موضوع جديد و ناشناخته‌اي به شمار نمي‌آيد. شايد مشخص‌ترين اين‌گونه دروغ‌ها را در سال‌هاي اخير بتوان موضع‌گيري‌هاي آمريكا و متحدانش براي توجيه حمله‌ي نظامي به عراق دانست. در سال 2003 آقاي كالين پاول٬ وزير خارجه‌ي وقت آمريكا اسناد و مداركي را به شوراي امنيت سازمان ملل ارائه داد و متعاقب آن در سخنراني‌اي در همان شورا مدعي شد آمريكا شواهد موثقي در دست دارد كه وجود سلاح‌هاي كشتار جمعي در عراق را تأييد مي‌كند. در همان دوران٬ آقاي توني بلر نخست‌وزير انگليس هم در سخنراني مشابهي در پارلمان اين كشور ادعاهاي آمريكا را تكرار و بر توان تسليحاتي عراق صحه گذاشت. تنها سال‌ها پس از آن سخنراني‌ها و با گذشت زمان بود كه مشخص شد تمامي اين سخنان و ادعاها دروغ بوده و شواهدي هم كه در تأييد آن‌ها ارائه شد٬ مخدوش بوده‌اند.

اما نكته اين‌جاست كه ظاهر ساده و خام‌دستانه‌ي اتهام‌هايي كه آمريكا در اين داستان ترور متوجه ايران كرده است٬ نبايد سبب شود كه از توجه به دو نكته‌ي اساسي غافل بمانيم:

اول اين‌كه سياستمداران آمريكايي آدم‌هاي احمق و ناداني نيستند كه توانايي طراحي سناريوهاي واقعي‌تر و باوركردني‌تر را نداشته باشند. سوال اين‌حاست كه چرا براي چنين ماجرايي هزينه‌ي بيشتري نكرده و نقشه‌ي قابل‌قبول‌تري نكشيده‌اند. به نظر نگارنده اين موضوع دست‌كم مي‌تواند دو جواب ابتدايي داشته باشد. اول اين‌كه همين سناريو براي برآوردن مقاصد آن‌ها كفايت مي‌كرده و لذا نيازي به صرف زمان و هزينه‌ي بيشتر براي آن احساس نكردند. به ديگر كلام٬ چنان‌چه هدف آمريكا همراه كردن متحدان خود براي اعمال تحريم‌هاي جدي‌تر عليه ايران بوده است٬ با توجه به هماهنگي موجود ميان اين كشورها٬ تنها ايجاد بهانه‌اي –ولو ساده- كفايت مي‌كرده تا اجماعي عليه ايران به وجود آورند و در واقع همين اتهام هم مقصود آمريكا را برآورده مي‌كرده است. بر اساس اين تحليل مي‌توان نتيجه گرفت كه طرح حمله‌ي نظامي آمريكا به ايران –در اين مقطع و به دليل اين اتهام- هرگز از مرحله‌ي حرف فراتر نخواهد رفت. چرا كه حمله‌ي نظامي علاوه بر اجماع و همراهي‌هاي بين‌المللي نياز به حمايت افكار عمومي جامعه‌ي آمريكا نيز دارد و سياستمداران آمريكايي خوب مي‌دانند كه پس از تجارب عراق و افعانستان چنين اتهام ساده‌لوحانه‌اي هرگز براي اقناع افكار عمومي آن جامعه و شروع يك جنگ جديد كفايت نخواهد كرد. احتمال ديگر اين است كه اين سناريو تعمدا به صورت ابلهانه‌اي طراحي شده باشد تا ضمن فراهم‌آوري بهانه‌اي براي اجماع جهاني عليه ايران٬ قدرت عملياتي و برنامه‌ريزي ايران را نيز به مسخره و استهزا بگيرد. در واقع در اين حالت٬ آمريكا در وهله‌ي اول توانسته است متحدان خود را براي منزوي كردن ايران همراه خود كند و در وهله‌ي دوم –در صورت اثبات اين ادعا٬ ولو به صورت صوري- ناتواني اطلاعاتي و عملياتي ايران را به زعم خود در جامعه‌ي جهاني به تصوير كشيده است.

نكته‌ي دوم اين‌كه در چنين شرايطي بسيار ضروري است با اتخاذ يك تصميم قطعي در عالي‌ترين سطوح نظام٬ تمامي سياستمداران و مسؤولان كشور موظف به حفظ يك موضع واحد شوند تا به اين ترتيب از پراكنده‌گويي و پخش سخنان ضد و نقيض پرهيز شود. به نظر نگارنده٬ در چنين شرايطي سخنان غيرمسؤولانه و نسنجيده از سوي هر مقامي –براي مثال فرماندار يك شهرستان يا امام جمعه‌ي يك بخش- مي‌تواند بهانه‌اي را به دست بهانه‌جويان بدهد. اين نكته‌اي است كه بارها در گذشته براي كشورمان مسئله‌ساز شده است كه افراد غير مرتبط با اظهارات برنامه‌ريزي‌نشده مشكلاتي را براي كشور به همراه آورده‌اند. تا همين‌جاي كار هم٬ چنين به نظر مي‌رسد كه رويه‌ي واحدي براي مواجهه با اين اتهام و برخورد با آن در دستگاه ديپلماسي كشور اتخاذ نشده است و براي مثال در حالي كه روز دوشنبه وزیر خارجه ایران از آمادگي ايران براي بررسي ادعاهای آمریکا علیه ایران در مورد طرح ترور سخن مي‌گفت٬ در همان روز رئيس‌جمهور در مصاحبه ای با شبکه ماهواره‌ای الجزیره چنين موضوعي را رد كرده و انجام چنين تحقيقي را زير سوال برد. جالب اين كه در همين روز دوشنبه رييس مجلس شواري اسلامي در كنفرانس خبري‌اي در سوييس از معتاد و دايم‌الخمر بودن متهم اصلي اين پرونده و عدم تعادل رواني وي سخن گفت كه -فارغ از صحت و سقم چنين ادعايي- بايد اين را هم در زمره‌ي پراكنده‌گويي‌ها ناهماهنگ قلمداد كرد.

اتهام آمريكا هر اندازه كه بي‌اساس و دروغين باشد٬ اگر جواب سنجيده و درستي از سوي ايران دريافت نكند٬ مي‌تواند پيامدهاي سياسي و اقتصادي‌اي را براي كشورمان به همراه داشته باشد و لذا نبايد ظاهر ابلهانه و خام‌دستانه‌ي اين اتهام دستگاه ديپلماسي كشور را به اشتباه بيندازد. اين مثال قديمي كه دشمن را هرگز نبايد كوچك شمرد٬ در مورد اتهام‌هاي بي‌اساس و غيرقابل‌باور هم صدق مي‌كند.

۲ نظر:

  1. این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

    پاسخحذف
  2. از نوشته هایتان لذت می برم
    بدون شک سخنان شما سنجیده و منطقی است، ولی از دید عده ای که همین باصطلاح جمهوری اسلامی را دشمن اصلی مردم ایران می دانند، هر چه این آقایان بیشتر پرت و پلا بگویند، بیشتر به نفع مردم ایران است
    البته من اینرا می دانم که شماکامنت مرا حذف خواهید کرد، چرا که مقاله هایتان در روزنامه های رژیم چاپ می شوند و ظاهرا شما بدلایل گوناگون به پایداری و اصلاح این رژیم علاقمند هستید. پیروز و شاد باشید

    پاسخحذف