- See more at: http://blogtimenow.com/blogging/automatically-redirect-blogger-blog-another-blog-website/#sthash.auAia7LE.dpuf گاهك: اين كفار خارجي - 4

جمعه، خرداد ۰۶، ۱۳۹۰

اين كفار خارجي - 4

در خبرها خواندم بیش از ۱۶۰ تن از سالمندان ژاپنی داوطلب تشکیل یک سپاه برای انجام عمليات خطرناک بستن نیروگاه هسته‌ای فوکوشیما شده‌اند. قضيه از اين قرار است كه ميزان بالاي پرتوهاي راديواكتيو در محيط نيروگاه حضور نيروهاي انساني را دشوار و پيشرفت كار را با مشكل مواجه كرده است و حالا مهندسان و متخصصان سالخورده‌ي ژاپني پا پيش گذاشته‌اند كه به جاي جوان‌ترها به ميدان بروند. سازمان‌دهي اين گروه را يک مهندس ۷۲ ساله‌ي بازنشسته بر عهده گرفته است و در اين باره می‌گوید:

این پیشنهاد یک ماموریت انتحاری نیست؛ بلکه دلیل آن این است که این گروه از سالمندان، نسبت به جوانانی که اکنون در نیروگاه کار می‌کنند، از تاثير درازمدت پرتوهای رادیو اکتیو مدت زمان کمتری رنج خواهند برد.

همين. حرف ديگري ندارم كه به اين خبر اضافه كنم. آن‌قدر خودش گويا و تاثيرگذار است كه به هيچ توضيحي نياز ندارد. پيش از اين بارها درباره‌ي منش و رفتار مردم ژاپن در جريان فاجعه‌ي فوکوشیما و روزهاي پس از آن چيزهايي شنيده و خوانده بوديم. اين‌كه چگونه در بدترين و دهشتناك‌ترين لحظه‌ها هم ژاپني‌ها غرور و كرامت انساني خود را ناديده نگرفتند و از اصول اخلاقي و اجتماعي‌اي كه براي‌شان تعريف شده بود٬ پا را فراتر نگذاشتند. سونامي فوكوشيما –كه از آن به عنوان بزرگ‌ترين فاجعه پس از جنگ جهاني دوم ياد مي‌شود- و مشكلات فراوان پس از آن٬ ژاپن و مردمش را به دله‌‌دزدي و هرج‌ومرجي نكشاند كه در بسياري كشورهاي ديگر و از جمله ايران خودمان در روزهاي خوش و عادي‌ش هم فراوان به چشم مي‌خورد.

حالا دو ماه و نيم پس از فاجعه‌ي فوكوشيما٬ ژاپن باز هم چيزهاي جديدي را براي شگفت‌زده كردن مردم جهان رو مي‌كند. ژاپني‌هاي سالمندي كه خود داوطلب شده‌اند تا به جاي جوان‌ترها در معرض پرتوهاي راديواكتيو قرار بگيرند و نيروگاه را تعطيل كنند. چه روحي در اين‌ها دميده شده است كه تا اين اندازه مسؤوليت‌پذير هستند و خود را براي كشورشان و نسل‌هاي آينده به خطر مي‌اندازند؟

شايد خنده‌دار باشد؛ ولي من از سال‌ها پيش اين بيت از صائب در يادم مانده است كه:

آدمی پیر چو شد حرص جوان می‌گردد / خواب در وقت سحرگاه گران می‌گردد

كنايه از اين كه هر چه سن آدمي بالاتر برود٬ وابستگي و دل‌بستگي‌ش به دنيا فزوني مي‌گيرد و هميشه هم در نظرم مثال درستي مي‌آمد. دور و برم كساني را مي‌ديدم كه يك‌پاي‌شان لب گور است و دو‌دستي دنيا را چسبيده‌اند كه مبادا چيزي ازشان به اين آن به بماسد. حالا به گمانم صائب هم اگر دوباره زنده شود٬ به شگفت مي‌آيد از ديدار مردم كشوري كه در ايام سالخوردگي و در وقت نياز٬ به نفع جوان‌ترها و آينده‌ي كشورشان كنار مي‌روند. نه از پست و مقام و موقعيت٬ كه از زندگي كنار مي‌روند. نقطه‌ي مقابل آن‌چه در كشور ما مي‌گذرد: زندگي پيشكش؛ يكي بايد اين‌ها را كه بوي حلوا مي‌دهند٬ متقاعد كند از اين‌همه مال و مقام و موقعيت به نفع جوان‌ترها كناره بكشند.

آخرين نكته هم اين كه هم‌زمان با اعلام آمادگي اين گروه سالخورده براي انجام كارهاي باقي‌مانده در نيروگاه فوكوشيما٬ مقام های دولتي ژاپن هم اعلام كردند تلاش می‌کنند روش‌های رفع بحران را به نحوی تنظیم و اجرا کنند که نیازی به اين سپاه انتحاری نباشد. مشخص است ديگر. اين‌كه گروهي داوطلب و پيش‌قراوول حل مشكل شده‌اند٬ دولت را آسوده نكرده است كه بنشيند گوشه‌اي و بگويد لنگش كن. هر كس رسالتي دارد انگار و از آن مهم‌تر هيچ كس از رسالتي كه دارد٬ شانه خالي نمي‌كند. جاخالي نمي‌دهد. زرنگ‌بازي درنمي‌آورد. نمي‌گويد به فلانم كه مردم كشورم نياز به كمك دارند. نمي‌گويد من خودم را بايد دريابم و كاري به كار بقيه ندارم. همان‌كه گفتم: هر كس رسالتي دارد كه به وقتش درست انجامش مي‌دهد.

چيزهايي كه براي ما بيش‌تر به يك روياي دور مي‌ماند.

۲ نظر:

  1. در ژاپن اخلاق و فضیلت‌هایی مثل ازخودگذشتگی در سطح گسترده‌تر اجتماعی وجود داره و این چیزیه که تمدّن‌ها و اصلاحگرهای اجتماعی توی آرمان‌شهرشون می‌بینن. امّا اگه تعداد گل‌های زیاد نشون‌دهندۀ اومدن بهار باشه، شاید بشه گفت که در آرمان‌شهر ژاپنی آخرای اسفندماهه و چیزی دیگه به بهار نمونده، امّا توی خیلی جاهای دیگه مثل ایران، گلی هم اگه باشه، باز باید گفت که «با یه گل بهار نمی‌شه!»
    بشخصه معتقدم که مدیریت غلط منابع باعث فقر می‌شه، نه حتّی کمبود منبع. درست مثل منبع‌های طبیعی، منبع‌های انسانی کشورهایی مثل ایران هم هرگز کم و ناکارآمد نیستند. مدیریت نمی‌شن. از جمله ویژگی‌های منبع‌های انسانی کارآمد، حسّ مسؤولیت و شاید ازخودگذشتگی باشه. ما از این جور چیزا نه تنها کم نداریم، بلکه شاید بیش از حد هم داریم. آیا تعریف‌های غلط و چیدمان سیاسی نهاده‌هایی مثل اخلاق در منابع انسانی خاورمیانه نیست که آدم‌های «مسؤولیت‌پذیری» رو متقاعد می‌کنه که در راستای حفظ منافع امّت (در این دنیا و اون دنیا) از خودشون بگذرن و «حرکت‌های انتحاری» بکنن! در جنگ ایران و عراق از این جور پایبندی‌های هرزرفته کم ندیدیم.
    ما مثل نفت و گاز فراوون، آدم‌های گل هم کم نداریم. امّا باید بگم «با گل‌های زیاد هم ممکنه بهار نیاد!» بهار جنسش از چیز دیگه‌س.

    پاسخحذف
  2. اویس جان ، ژاپنی ها کار بسیار زیبا و پر معنائی رو انجام دادند و نشون دادند که تو این دنیای سراسر مادی ، میشه از خصلتهای نابتری هم بهره جست و ارزشهای قشنگتری هم آفرید...ولی باور کن بسیار بسیار زیباتر از این لحظه های ماندگار ، چندین سال پیش توی کشور خودمون اتفاق افتاد و بخاطر جاه طلبی و دنیا پرستی عده ای که سر پرستی نظام رو بعهده داشتند و این بلائی رو که سر مردم آوردند...دیگه کسی رویش نشد که بگه مردم ما ، اون سالها چه کردند و اون قصه های زیبا تحت الشعاع این بی لیاقتی ، محو شد ... فرهنگ جماعت مدعی جوری عوض شد که هیچکس از بازماندگان حرفی از اون دوران نخواهد زد تا مورد استحضاء قرار نگیرد...

    پاسخحذف