اگر روزي روزگاري يكي از دوستانم به ژنو بيايد كه ناهاري٬ شامي چيزي مهمان من باشد٬ او را به گرانترين رستوران ژنو نميبرم. اين درست كه پولش را ندارم ببرمش؛ اما اين همهي داستان نيست. اگر پولش را هم داشتم٬ نميبردمش. حتي به يك رستوران متوسط هم نميبردمش. برايش پيشنهاد بهتري داشتم.
او را به يكي از رستورانهاي پايين شهر ميبردم تا به چشم خودش ببيند كه چگونه فرهنگ و نزاكت حتي در پايينترين سطوح يك جامعه نيز ميتواند جاي خود را باز كند. او را به يكي از همين رستورانهاي چيني و عربي ميبردم تا ببيند كه چطور فروشنده حتي براي مشترياي كه مثلن يك كباب تركي 8 فرانكي ميخواهد و نوشابه هم نميخورد كه خرجش بالا نرود٬ با احترام ميز را ميآرايد٬ سه رنگ سس روي ميز رديف ميكند و وقتي هم كه غذا را ميآورد٬ لبخند فراموشش نميشود كه: Bon appétit!؛ به فرانسوي يعني نوش جان. به دوستم نشان ميدادم كه اگر كسي نوشابهاش را جاي ديگري خريده باشد و با خودش سر ناهار ببرد٬ فروشنده اخم و تخم نميكند كه برو غذايت را همانجايي كه نوشابهاش را خريدهاي بخور. سر آخر هم دوستم را سيخونك ميزدم كه ببيند فروشنده چطور بابت همان 8 فرانكِ كباب تركي با احترام تشكر ميكند و ميدانم كه چشم دوستم گرد ميشد اگر ميديد كه فروشنده از ظرفي كه روي پيشخوانش است٬ شكلات هم تعارفمان ميكند.
اگر روزي روزگاري يكي از دوستانم به ژنو بيايد كه ناهاري٬ شامي چيزي مهمان من باشد٬ او را به گرانترين رستورانهاي ژنو نميبرم. به نظرم تفاوت گرانترين رستورانهاي ژنو و تهران چندان فاحش نيست. در تهران هم اگر به رستوران پدرمادردار برويد٬ غذا و سرويس خوبي در انتظارتان است؛ مانند اينجا. تفاوت رستورانهاي خوب اينجا و آنجا آنقدر چشمگير نيست يا دستكم آنقدر به چشم من نميآيد. اما تفاوت زمين تا آسمان است ميان يك فلافلي حوالي ميدان شوش با يك كباب تركي در Rue des Pâquis.
نميخواهم حكم كلياي بدهم كه درش بمانم. نه جامعهشناس هستم و نه تخصص و مطالعهي جدياي در اينباره دارم. اما به نظرم اگر قرار است تفاوتهاي فرهنگي دو جامعه را زير ذرهبين بگيرند و با هم مقايسه كنند٬ بايد از سطوح پايينتر جامعه شروع كنند يا دست كم وزن بيشتري به آن بدهند. مقايسهي آدمهاي تحصيلكرده و فرهيخته در دو جامعه كار چندان جامعي نيست. آنها به اقتضاي سواد و معلوماتي كه دارند٬ شباهتهايي به يكديگر پيدا ميكنند كه روايي مقايسه را زير سوال ميبرد؛ مانند رستورانهاي سطح بالاي ژنو و تهران. بايد مقايسه را در پاييندستها جاري كنند؛ آنجا كه تحصيلات و امكانات هنوز آنقدر موثر نشده است كه هويتهاي رفتاري آدمها را ديگرگون كند.
شايد اگر دوستم كمي بيشتر پيشم بماند٬ او را به يك رستوران درستدرمان هم ببرم. اما شك ندارم كه بار اول او را به يك رستوران گران نميبرم. حتي به يك رستوران متوسط هم نميبرمش. برايش پيشنهاد بهتري دارم.
اویس جان. خیلی خوب گفتی. در همین دبی جهان سومی هم که من هستم تقریبا همینطوره و احترام به مشتری، شاید به دلیل رقابت فراوانی که در اینجا هست، به شدت حاکمه.
پاسخحذفبابااویس جان می خوای ببریمون شوش ژنو چرا انقدر مقدمه چینی می کنی؟؟!!!
پاسخحذفتو از کنار قلب من ساده گذر کن...
پاسخحذفخدا باهام بهم زده ازم حذر کن...
چقدر خدا خدا کنم دلش بلرزه...
گریه دل شکسته ها چقد می ارزه؟؟؟...
عزيزم تو دعوتنامه بفرست ما بياييم ژنو رستوران سطح پايين هم نبر نون و پنير ميخوريم يا حتي بيسكويت جو رژيمي نانينو با خودمون مي آريم
پاسخحذفعزيزم تو دعوتنامه بفرست ما بياييم ژنو رستوران سطح پايين هم نبر نون و پنير ميخوريم يا حتي بيسكويت جو رژيمي نانينو با خودمون مي آريم
پاسخحذفخيلي خوب.شما دعوت بكنيد.
پاسخحذفنمک در نمکدان شوری ندارد
پاسخحذفدل من طاقت دوری ندارد...
کاغذ ز قلم، قلم ز قوری
تو عشق منی گوگوری مگوری...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
پاسخحذفواژه سازی شما جالب بود: «رستوران پدرمادردار»
پاسخحذفاول از همه از جنبه داشتن دوست خودتون مطمئن بشید بعد ببریدش یک رستوران پایین. دوست شما لزومن با مسافرت به ژنو دست از "ایرانی بازی" بر نخواهد داشت
پاسخحذفاگر گذر به آنجا افتاد، سری به هر دو نوع رستوران خواهم زد و نظرم خواهم نوشت. ولی در کل با تو موافقم.
پاسخحذف