1- آدمهاي مختلف ذائقههاي موسيقايي متفاوتي دارند. اين را هر بچهاي ميداند كه يكي ممكن است از موسيقي سنتي ايراني لذت ببرد و ديگري مثلا جز با جاز٬ با هيچ موسيقياي حال نكند. اينها سلايق متفاوتي است كه به خودي خود هيچ ارزشي براي كسي ايجاد نميكند كه مثلا فلان كس كه فلان سبك از موسيقي را گوش ميكند و ميپسندد آدمحسابيتر از آن ديگري است كه سبك ديگري را دوست دارد. مانند غذا خوردن كه يكي ديزي را به پيتزا ترجيح ميدهد و ديگري قرمهسبزي را به هر دوي آنها.
2- مدتي است كه تب اين آهنگ سوسنخانم همه جا را فرا گرفته است. برايش كلوب تشكيل دادهاند٬ نسخههاي تقليدياش را هم اينجا و آنجا ساختهاند و حتي شنيدهام كه در برخي از اين تالارهاي بحث و گفتوگوي اينترنتي٬ جلسات سوسنخانمشناسي راه انداختهاند كه مثلا آنجا كه ميگويد: "نمه٬ نمه بيا تو بغلم" كنايه از چيست و يا آنجا كه ميخواهد با باباي سوسنخانم حرف بزند چگونه به سنتهاي كهن ايراني اشاره كرده است و از اين سياق مهملات.
3- سالها پيش كه دورة رديف موسيقي ايراني را نزد استاد مهدي فلاح ميگذراندم٬ يكبار نظرش را دربارة موسيقي پاپ پرسيدم. آن سالهايي بود كه نسيم آزادياي در كشور وزيده بود و خشايار اعتمادي آلبوم "من باهارم٬ تو زمين" و شادمهر عقيلي آن كاست "دهاتي"اش را بيرون داده بود. به هر ماشين جوانسواري كه نگاه ميكردي٬ صداي همينها ازش بلند بود كه همه داشتند ذره ذرة آزاديهايي را كه تا كنون ازشان دريغ شده بود با تمام وجود ميمكيدند. پرسيدم: "شما موسيقي پاپ گوش ميكنيد؟ دوست داريد؟" گفت: "من گوش نميكنم و ميداني كه جز موسيقي سنتي چيزي دوست ندارم. اما به نظرم هر موسيقياي –فارغ از سبك موسيقايياش- بايد فكري در پشتش نهفته باشد كه اگر نباشد بيارزش است. سنتي و غيرسنتي هم ندارد." بعد هم مثال آلبوم "ای عاشقان ای عاشقان دل را چراغانی کنید" اعصار را زد به عنوان ترانهاي كه سبك موسيقايي آن را دوست ندارد٬ اما در عين حال نميتواند فكري را كه در پشت آن نهفته است انكار كند و يا برايش احترام قايل نباشد. و پشتبندش هم مثالي از آلبوم آخر افتخاري زد كه در سبك مورد علاقهاش (سنتي) است٬ اما خالي از هر فكر و انديشه و تأملي. يادم نميآيد كدام آلبومش بود. همان دورهاي بود كه افتخاري هر دو روز يكبار آلبوم جديدي بيرون ميداد.
4- گفتم كه آدمها مخيرند ذائقههاي موسيقايي مختلفي داشته باشند. حالا ميگويم كه آدمها بايد خود را تربيت كنند تا در همان ذائقة مورد علاقهشان٬ گزيدهشنو و گزيدهسنج باشند.
5- من سوسنخانم را چند باري گوش دادم. برايم مهم بود بدانم چيزي كه اين ترانه را اين روزها بر سر زبان اين و آن انداخته است٬ از جنس ماندگاري است يا از جنس جوگير شدن؟ همراه موجي كه راه افتاده است موج سواري كردن؟
بيتوجه به اينكه اين سبك از موسيقي را دوست دارم يا نه٬ من ماية ماندگاري در پس اين آهنگِ سوسنخانم نديدم كه ارزشي به آن داده باشد. گذاشتمش كنار باقي آهنگهايي كه زماني آمدند و هاي و هويي به پا كردند و بعد هم براي هميشه فراموش شدند. گذاشتمش كنار "آدمفروش" شادمهر عقيلي كه آن زمان سر و صدايي به پا كرد و بعد هم ديگر هيچكس در يادش نماند كه چنين ترانهاي هم خوانده شده است.
6- ماندگاري يك ترانه ارتباطي به سبك موسيقي آن ندارد. آهنگهاي زيادي را ميتوان نام برد كه كمترين ارتباط موسيقايي با يكديگر ندارند و حتي نشاندن نام آنها در كنار يكديگر ميتواند اسباب تعجب و خنده باشد؛ اما حلقة ارتباط آنها اين است كه هر يك در وادي خود اكسير ماندگاري را نوشيدهاند. «الهة ناز» بنان٬ تمامي خواندههاي شجريان٬ «بوي عيدي٬ بوي توپ» فرهاد٬ «زن زيبا»ي ويگن٬ «خداي آسمونا»ي اندي و كوروس٬ «رفتي و بي تو دلم پر درده» مرجان٬ «كمر باريك» عاصف٬ «صبر ايوب» جواد يساري٬ «ترسون ترسون٬ لرزون لرزون» دلكش٬ «اون نگاه گرم تو» عبدالوهاب شهيدي٬ «آي انار انار» مرتضي٬ «جهاني را تصور كن» سياوش قميشي٬ «به جز قصة اين عشق» حميرا؛ باز هم مثال بياورم؟
7- براي جشن سال نو كه به دانشگاه EPFL رفته بودم٬ آهنگ "پرنده" مارتيك٬ هنوز از پرطرفدارترين ترانهها براي شادي و رقص بود. اما هيچكس نه سراغي مثلا از آهنگ "خانمي" مهرداد گرفت و نه اصلا كسي يادش بود كه زماني چنين آهنگي هم خوانده شده و بروبيايي براي خودش داشته است. ديگر بگويم كه "شور عشق" افتخاري هنوز تر و تازه مانده است٬ اما آيا كسي آلبوم "گل ميخك" ايشان را در ياد دارد؟
8- مهم نيست چه دوست داريم و چه گوش ميدهيم. اما مهم است كه گوشمان را تربيت كنيم تا در همان وادي مورد علاقهمان٬ فرق بگذارد ميان چيزي كه فكري پشتش نهفته است و چيزي كه ميانهاي با فكر و اين حرفها ندارد.
فقط شما در موردش حرف نزده بودی که زدی...!!
پاسخحذفزیاد خودتو اذیت نکن!
بزار به حساب لحظه ای شادی ما!
همین!
هنوز خیلی زوده که بتونم فکر کنم کسی به این حرف من خرده نمی گیره. شاید چندین دهه دیگه که آدم های زیادی مصل من فهمیدن که جدیت بی نهایت یکی از اصیل ترین دردهای زندگیشونه، بشه این حرف رو زد. اما من الان می زنمش:
پاسخحذفابتذال تنها یک مفهوم کم ارزش نیست. ابتذال تنها چیزیه که ما رو از جدیت مهیب زیندگی نجات میده. مهم نیست که این ابتذال رو در آهنگ سوسن خانم پیدا کنی یا در سریال های آبکی صدا و سیما. ابتذال سوپاپ اطمینانیه برای اونهایی که جدیت تو زندگیشون از ظرفیتش فراتر رفته، و پون جامعه این جدیت را ارزشمند ارزیابی می کنهراه های زیادی برای مداوای اون ایجاد نمی کنه. اما ابتذال از هرجا که جاری شه دو نوع ذهنیت را به دنبال خودش میکشه:1- ذهنیت مبتذل و 2- ذهنیت بسیار جدی اما دوشن بین. گروه دوم کسانی هستند که در اسارت جدیت اند اما آگاهانه یا نا آگاهانه حاضر نیستند به اسارت این جدیت تن بدهند. منش، رفتار، و انتخاب های این گروه دوم البتهنیاز به ژرف نگری بیشتری داره مه اینجا جاش نیست.
فقط دلم میخواست بدونی که انتخاب های آدم ها، حتی وقتی انتخاب توده ای به نظر میرسه، ممکنه خیلی پیچیده تر از اونی باشه که بشه به این راحتی در موردش تصمیم گرفت.
اینکه آیا "ماندگاری"پیدا کردن و باقی موندن پس از گذر زمان، مهمترین شاخصه برای تشخیص ارزشمند بودن یک اثر موسیقی (یا در کل هنری) باشد، به نظر من جای سواله. البته من هم خودم همیشه این شاخص رو بزرگترین شاخص برای محک یک اثر هنری دونستم و چون همیشه یکی از اصلی ترین دغدغه های زندگیم موسیقی بوده و در هر سبکی از موسیقی معمولن آنهایی رو بیشتر پسندیدم که از این گذر زمان به سلامتی بیرون آمده اند، این شاخص رو بسیار مهم می دونم.
پاسخحذفاما، فکر می کنم وقتی یک اثر هنری مخاطبین بسیار بسیار زیادی حتی در برهه کوتاهی از زمان پیدا می کنه، و وقتی خودش میشه منبعی برای آفرینش هنری، به نظر من ارزشمنده.
گرچه در این شکی ندارم که تا یکسال دیگه این ترانه ذهن همه رو ترک می کنه، اما همین که این اثر 2-3 ماهی مهمان گوش و ذهن ما (ایرانیها از گروههای اجتماعی مختلف و در سرتاسر دنیا) بوده یک پدیده ارزشمنده.
بعلاوه قضیه ترانه سوسن خانم فقط بحث موسیقی و شعرش نیست. مهمترین عامل تبدیل این ترانه به یک پدیده، کلیپش بوده که انصافن باید گفت بسیار پر ایده و خوش ساخت بوده.
به soso: من چكاره باشم كه بخواهم شادي شما يا كسي را بر هم بزنم. حرف من اين است كه اگر خواننده يا نوازنده يا آهنگساز خوبي نيستيم٬ يا اصلا هيچكدام از اينها نيستيم٬ دستكم شنوندة خوبي باشيم. ارتباطي هم به اين ندارد كه موسيقي كلاسيك گوش ميدهيم يا تخته حوضي. در همان حيطه موسيقايي كه علاقمنديم٬ شنوندههاي فهميدهاي باشيم.
پاسخحذفبه نازنين: به نظرم من و تو فقط بر سر مفهوم ابتذال اختلاف نظر داريم و در باقي مسايل حرفهايت را كاملا قبول دارم. از نظر من ابتذال يعني چيزي كه فكري پشت آن نباشد. لطفا بلافاصله اين برداشت را نكن كه پس منظورم چيزهاي جدي است. يعني نميشود چيزهاي غيرجدي هم پشت آنها فكري نهفته باشد؟ چندين بار در اين متن و نيز در جواب به نظر سهيلا بر اين نكته تأكيد كردم كه چه سبكي از موسيقي را گوش ميدهيم –و يا حتي بالاتر از آن٬ چه چيزي را دوست داريم. اما مهم است كه در وادي مورد علاقهمان گزيده سنج باشيم. بر همين اساس و با اين شاقولي كه من دستم گرفتهام٬ جواد يساري خوانندة مبتذلي به حساب نميآيد؛ چون در حيطة فعاليت و علاقة خود –آهنگهاي جواد و كوچهبازاري- مخاطب خود را به درستي يافته است و با فكر به سليقة مخاطب خود ميخواند. باز هم بر اساس همين شاقول است كه ميگويم افتخاري در بسياري از آلبومهاي خود به ابتذال غلطيده است٬ ولو اينكه سنتي بخواند و شب و روز هم صدايش را از صدا و سيما پخش كنند. باقي چيزها هم به همين ترتيب است. مهم نيست كه چه كاري ميكنيم و از چه تفريحي لذت ميبريم. اما مهم است كه فكري پشت آن نهفته باشد. حالا خواه اين تفريح مطالعه و درس خواندن باشد٬ خواه با ماشين در خيابان ول گشتن و دختر مردم را بلند كردن.
اين هم جالب است و شنيدنش خالي از لطف نيست: دوستي دارم كه در 25 سالگي به اين نتيجه رسيد كه تا كنون جز درس خواندن كاري نكرده است و اصولا از تجربهها و شيطنتهايي كه آدمها معمولا در سنين 20 تا 25 دارند٬ محروم بوده است. با خودش فكر كرد پيش از آنكه سنش آنقدر بالا رود كه امكان چنين شيطنتهايي از كفش برود٬ آنها را تجربه كند. با خودش قرار گذاشت كه تا 27 سالگي به خودش فرصت هر شيطنتي بدهد و بعد هم راه كوچه و خيابان را در پيش گرفت. فارغ از اين كه ما اين شيوه را ميپسنديم يا نه٬ من شيطنتهاي الانش را مبتذل نميدانم٬ چون فكري پشت آن بوده است و در مقابل بخش عمدة زماني را كه براي درس خواندن صرف كرد٬ چون به فشار خانواده بوده و فكري آنرا همراهي نميكرده٬ در نظرگاه من چندان ارزشي ندارد.
به توحيد: اين كه چيزي در زماني كوتاه بتواند موجي را –هرچند بزرگ- با خود همراه كند و بعد هم به فراموشي سپرده شود٬ چقدر ارزشمند است؟ در ميزان ارزش آن و اصلا ارزشمند بودنش ترديد دارم.
پاسخحذفدر مورد كليپ؛ به گمانم نكتهاي است كه در تحليل من بهش توجه نشده و راستش اصلا به نقش آن توجه نكرده بودم. مرسي بابت تذكر.
پسرعمو جان، فكر كن TV رو روشن كردي داره " دارا و ندار" ميده با اون هنرپيشه هاي درپيتي و بازي ها و ديالوگهاي صد تا يه غاز. بعد ميزني PMC مي بيني په تا پسر خوش تيپ دارن چه خوب ميرقصن و مي خونن. عزيزم احساس ميكنم كم كم انقدر ابتذالي كه تو ميگي دورمون رو پر كرده كه ديگه حساسيتمونو نسبت بهش از دست داديم. فقط سعي ميكنيم از بين اين همه به قول تو ابتذال، اونايي كه يه ذره بهمون چند لحظه شادي و بي خيالي ميدنو انتخاب كنيم.اعتراف مي كنم 3 دفعه اولي كه كليپ رو ديدم اصلاٌ گوش نكردم كه اينا دارن چي ميگم و فقط محو اداهاي با حالشون شدم. مثلاٌ اون صحنه اي كه كبوتر از تو كت يارو در مياد خيلي خنده دار نيست؟ حالا اينو اضافه كن به اينكه تو ايران همه كانالها بجز TV PERSIA و PMC و MBC ها پارازيت داره. ولي عزيزم نگران نباش چون من دقت كردم هيچكي تو مهموني نميتونه با سوسن خانوم خوب برقصه، يه چند وقتي تو ماشينا ميمونه و ميره. راستي تا حالا تو مهموني بودي كه رنج سني از 15 تا20 سال باشه؟ باور كن ديگه هيچكي نميتونه با زن زيبا و خداي آسمونا برقصه! ميشه يه موسيقي رپ بگي كه اكسير ماندگاري داشته باشه و در ضمن فكري هم در پشتش نهفته باشه؟
پاسخحذفمرسي مريم. بخشي از حرفهايت به نظرم درست ميآيد. بخشي از آن را هم -نظير اين كه چون دور و برمان پر از آهنگهاي مبتذل است بايد به همينها بسنده كنيم و يا از ميان همينها به يك انتخابي دست بزنيم- را قبول ندارم. شايد هم در پستهاي بعديام دوباره به اين مطلب برگردم و نظرم را دربارهاش بازتر كنم.
پاسخحذفسلام اویس جان
پاسخحذفمن از طریق پدرم و کاست های شوهر عمم با آهنگ های سنتی آشنا شدم از طریق اوشون هم با فرهاد و ...
یه عادتی دارم
بعضی وقتا خیلی تو مد سنتی میرم بعد برای اینکه دفع بعد اون آهنگ ها به من مزه بده و حالت تکراری و عادت نشه به دیگر وادی ها هم سفر می کنم جاز و متال و پاپ و راک و ...
در مورد ماندگاری درست می گی و اینکه آقای فلاح (که قبلا از طریق دوست دیگری 1 سال پیش کاستی از ایشون گوش دادم و فهمیدم انگار ایشون خط یاد دادن و آواز آموختند.) هم درست می گن و موافقم.
شاید دلیل مشهوریت سوسن خانم جو داخلی آهنگ هست نه فکر نه ...
جوش شاده و مسخره و این مسخرگی باعث خندس
یعنی برخی دوستان اصلا گوش می دن که بخندن (چند روز پیش آهنگی به لهجه اصفهونی گوش دادم که شاید 5 بار پشت سر هم تکرارش کردم فقط برای اینکه بخندم نه چیزی بیشتر نه کمتر)
اینکه بچه ها کلیپ های مختلف ساختن به نظرم بابت همین خنده هست دوست دارن به مدت با دوستاشون شاد باشن خاطره شادشون کنه و پخشش بقیه رو بخندونه و خودشون رو معروف.
والسلام
فریاد خاموش
آهنگ سوسن خانم برای اینه که فقط یک ماه ازش لذت ببری، پس به نظرم اشکالی نداره اگه اون یه ماهو ازش تا میشه لذت برد، بعد هم احتمالاً یه آهنگ دیگه میاد و جاشو میگیره، اون آهنگای ماتدگار که همیشه هستن، وقت واسشون زیاده، باید از این یه ماه خوب استفاده کرد...
پاسخحذف