tag:blogger.com,1999:blog-7987947972444278544.post2305344342128117215..comments2023-12-28T00:09:29.225+01:00Comments on گاهك: كتابخانهي پارك انديشهاويسhttp://www.blogger.com/profile/12728705202150288047noreply@blogger.comBlogger7125tag:blogger.com,1999:blog-7987947972444278544.post-85978079748787475882010-07-13T09:20:14.625+02:002010-07-13T09:20:14.625+02:00من اينطوري نبودم، ولي يه فرهنگي هم توي ايران وجود ...من اينطوري نبودم، ولي يه فرهنگي هم توي ايران وجود داره كه اگه همه كارهاتو درست انجام بدي و صداتم در نياد يعني كارت كمه و وقت اضافه هم داري.. بنابراين طي فرايند برون سپاري دولت مهرورز! كه 5-6 نفر رو تو واحد ما انداختن بيرون، كار همه اون افراد رو انداختن گردن من و همكارم. چرا؟ چون ما رومون نميشد به رئيسمون بگيم نه و خب غر هم نميزديم. به همين راحتيمريمnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7987947972444278544.post-63518303060953216082010-06-22T09:41:06.609+02:002010-06-22T09:41:06.609+02:00اين بخشي از فرهنگ ماست. اون بخش غلطش. ولی به هر حا...اين بخشي از فرهنگ ماست. اون بخش غلطش. ولی به هر حال فرهنگ قابل اصلاحه اگرچه ممکنه گاهی چند نسل طول بکشه. من همیشه به خودم میگم حداقل سعی کنم من اینطور نباشم. <br />راستی تو مگه قرار نشد یه سر هم بیای خونه ما؟!! بهت هم که زنگ زدم<br />دلم شکستی و رفتی خلاف شرط مودت<br />به احتیاط رو اکنون که آبگینه شکستیمیثمhttp://affectionate.persianblog.ir/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7987947972444278544.post-43254093486705482342010-06-14T16:26:58.917+02:002010-06-14T16:26:58.917+02:00دست تو از دستم آروم، قبل رفتن جدا كردي
اينو باورم ...دست تو از دستم آروم، قبل رفتن جدا كردي<br />اينو باورم نمي شه كه قراره برنگردي...<br />دور شدي ازم گذشتي<br /> بي خدا حافظ و ساده<br />اشكهاي من روي گونه ام، مي باريدن بي اراده<br /><br />قبل رفتن مثل اشكات از چشمات افتادم انگار <br />اما طاقت نياوردي واسه خدا نگهدارAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7987947972444278544.post-85046175701430566652010-06-12T10:22:58.253+02:002010-06-12T10:22:58.253+02:00سلام محمد جان. چه خاطرهي جالبي را نقل كردي. خيلي ...سلام محمد جان. چه خاطرهي جالبي را نقل كردي. خيلي برايم جالب بود. مرسي كه به اينجا سر ميزني. :)اويسhttps://www.blogger.com/profile/12728705202150288047noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7987947972444278544.post-6965066199957444572010-06-12T10:03:35.853+02:002010-06-12T10:03:35.853+02:00تنها زورمون به هم می رسه!!!
واقعا متاسفم!!!
ولی مط...تنها زورمون به هم می رسه!!!<br />واقعا متاسفم!!!<br />ولی مطمئنم اگه هرکدوممون اینو رعایت کنیم،کم کم می شه اصلاحش کرد!!<br />از خودمون شروع کنیمsosonoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7987947972444278544.post-9626878862131191482010-06-12T09:37:55.833+02:002010-06-12T09:37:55.833+02:00یه اشتباه املایی داشتم. معذرت (-;یه اشتباه املایی داشتم. معذرت (-;محمدnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7987947972444278544.post-52375042043540708332010-06-12T09:28:30.960+02:002010-06-12T09:28:30.960+02:00سلام اویس جان. اولا که دلم برات خیلی تنگ شده. ولی ...سلام اویس جان. اولا که دلم برات خیلی تنگ شده. ولی ظاهرا قسمت نیست هم رو ببینیم.<br />من هم یه خاطره از بانکم (تو سوئد) دارم که خیلی خیلی بیشتر انسان رو وادار به اندیشیدن در همین زمنیه که گفتی می کنه:<br />- قبل از تعطیلات کریسمس و یه هفته قبل از اینکه برای سفر برم ایران، باید مبلغی رو به یک حساب تو انگلیس واریز می کردم. چون سایت بانک کاملا سوئدیه و من هنوز بلد نبودم که باید چی کار کنم مجبور شدم برم شعبه. بعد از اینکه نوبتم شد، کارمند بانک (که اتفاقا برعکس مورد تو یک خانم نسبتا پیر بود) برام توضیح داد که اگه بخوام بانک این کار ور انجام بده حدود 250 کرون هزینه داره ولی خودم می تونم اینترنتی و رایگان این کار رو از طریق سایت بانک انجام بدم. بهش گفتم که من بلد نیستم و در ضمن سایت بانک سوئدیه. با اینکه حدود 10-15 نفر دیگه بعد از من در صف مشتری ها بودن، از پشت باجه خارج شد و آمد در محوطه بانک که یه کامپیوتر هست و همراه با من مرحله به مرحله هم کار من رو راه انداخت و هم به من یاد داد که چطوری می تونم از این به بعد این کار رو انجام بدم. تا اینجای داستان برای کسی که 6 ماه تو سوئد زندگی کرده باشه عادی به نظر میرسه. ولی قسمت اعصاب خورد کن داستان اینه ازین به بعد شروع میشه:<br />- در حین ترانسفر پول -چون حین عملیات آموزش هم بودیم- به اشتباه پول 2 بار ترانسفر شد. حتی بیشتر اشتباه از من هم بود چون سوئیفت رو اشتباه گرفته بودم و مجبور شدیم دوباره از بانک مقصد بپرسیم. ولی وقتی محرض شد که پول 2 بار ترانسفر شده، این خانم مثل سیر و سرکه شروع کرد به عذرخواهی. منو برد تو دفتر بانک برام قهوه اورد و شروع کرد با شعبه مرکزی بانک تماس گرفتن. حدودا شاید با 5-6 نفر صحبت کرد. بعد 15 دقیقه به من گفت که چون پول ترانسفر شده از بانک یه نامه رسمی میره به بانک مقصد و درخواست بازگشت پول میشه ولی به من گفت که حدود یک هفته طول خواهد کشید. <br />بعد یک هفته رفتم پیشش و گفتم پول هنوز برنگشته، با کلی عذرخواهی دوباره، و دقیقا مبلغ پول من رو گذاشت رو پیشخون و گفت هر وقت پولت برگشت بیا پس بده!!!!!!!!!!!!<br />من قبول نکردم و گفتم دارم میرم مسافرت و امیدوارم که تا اون موقع برگرده ولی اگه درست نشده بود، بعد تعطیلات دوباره میام. قبول کرد ولی ادرس ایمیل من رو گرفت.<br />تو ایران که بودم حسابم رو چک کردم و دیدم که مبلغ برگشته، ولی چون نرخ تبدیل کرون به پوند طی این جند روز فرق کرده، حدود 25 کرون (حدود 3 هزار تومن) من ضرر کردم. من هیچ تماسی ازون خانم نداشتم که ازش تشکر کنم ولی فردای همون روز این ایمیل رو ازش گرفتم:<br />(((پول شما توسط بانک مقصد بازگشت داده شد. ولی ما 25 کرون اختلاف با مبلغ اصلی رو هم به شما پرداخت کردیم. بی نهایت معذرت بابت تاخیر)))<br />وقتی حسابم رو چک کردم دیدم 25 کرون هم دوباره به حسابم واریز شده.<br />فکر کن تو اون لحظه چه حسی به ادم دست میده،،،،،، <br />و تازه بعدش مجبور باشی برای کار بانکی (همون روز) بری بانک تو تهران و با قیافه عبوس و وحشتناک کارمند بانک که به خاطر طراحی قشنگ باجه ها، تا کمر جلوش خم شدی، روبرو بشی. <br /> محمدnoreply@blogger.com